معنی

[ رَ ءَ ] (ع اِ) طلایه. (فرهنگ فارسی معین). طلایه. ج، رَبایا. (آنندراج) (منتهی الارب) (از اقرب الموارد). رجوع به رَبایا شود. || دیده بان. دیده بان لشکر. (دهار).

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.