موشواره، موش
فرهنگ واژههای سره
نهاده شده، ستوده شده، ستوده، ستایش شده، ستایش انگیز، پسندیده
هنگام، سررسید، زمان
زمان دیدار
کامکار، کامروا، کامیاب، سربلند، پیروزمندانه، پیروزمند، پیروز
پیروز باشید
گذرا، چند گاهه
گرانسنگ، بزرگوار، ارجمند
هنگام، گاه، زمان، بزنگاه
وانهاده، واداشته، بسته شده، بسته، بازمانده، بازداشته شده، بازداشته
بازایستاندن، از میان بردن
زایش ده، زایا