[ لِ ] (ع ص) امرأة مولد؛ زن زاینده. ج، موالید، موالد. (ناظم الاطباء). مادر. (آنندراج). || (از مادهٔ ایلاد) پدیدآورنده. پیداآورنده. (یادداشت مؤلف): سنگ و آهن مولد ایجاد نار زاد آتش زین دو ...
لغتنامه دهخدا
[ مُ وَلْ لَ ] (ع ص) زاییده شده. || تولیدشده و پرورده شده و پیداشده. (ناظم الاطباء). چیزی که از اصلی بیرون آورندش. (از کشاف اصطلاحات الفنون). || شخص دوتخمه چنانچه پدرش از هند و مادرش ا ...
مولدی الکترونیکی که ازطریق ایجاد تپهای همگاهی تصویر دوربینهای تلویزیونی را با تصویر گیرندههای تلویزیونی هماهنگ میکند [سینما و تلویزیون] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
مولدی که جریان الکتریکی متناوب تولید کند [فیزیک]
مولدی برای تولید دنبالههای دودویی که براساس سازوکار ساعت عمل میکند [رمزشناسی]
نوعی مولد برق که توان آن از محور واگن و ازطریق تسمه و قرقره یا جعبهدنده تأمین میشود [حملونقل ریلی]
[ مُ وَلْ لَ دَ ] (ع ص) زن غیرعرب زاییده در میان عرب. (از منتهی الارب) (ناظم الاطباء) (آنندراج). || نوپیدا از هر چیزی. (منتهی الارب) (آنندراج). - بینة مولدة؛ حجت غیرثابت. (منتهی الارب) ...
[ لِ دَ ] (ع ص، اِ) (اصطلاح پزشکی) یکی از هشت خادم نفس نباتی است. (یادداشت مؤلف).
فرمولدار [ریاضی]
واقطبش ایجادشده در گیرندهای حسی در پاسخ به انواع خاصی از محرکهای فیزیکی [علوم پایۀ پزشکی]
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.