۱. دادگر؛ عادل. ۲. (اسم) در آیین زردشتی، فرشتۀ عدالت. ۳. (اسم) روز هجدهم از هر ماه خورشیدی.
فرهنگ فارسی عمید
= رشکین
۱. راهنمای به راه راست؛ هادی. ۲. دارای رشد. ۳. رستگار؛ راهراستیافته. ۴. دلیر. ۵. (اسم، صفت) از نامها و صفات خداوند.
۱. (نجوم) = * رصد کردن ۲. نظر دوختن به چیزی و مراقب آن بودن؛ زیر نظر قرار دادن. ۳. (اسم) [قدیمی] محل دریافت عوارض در جادهها. ۴. (اسم) [قدیمی] عوارض جاده؛ راهداری. ۵. (اسم) [قدیم ...
ویژگی سخن محکم و استوار.
۱. شیرخوارگی. ۲. شیر دادن مادر به کودک.
خشنودی.
۱. مربوط به امام رضا: آستان رضوی. ۲. از نسل امام رضا: سادات رضوی. ۳. (اسم) (موسیقی) گوشهای در دستگاه شور.
ترزبان؛ خوشبیان؛ شیرینزبان.
۱. تری؛ نمناکی. ۲. نرمی؛ ملایمت.
تر؛ تروتازه.
= راعی