رضایتی که بیمار بهطور مستقیم و شفاف، بهصورت شفاهی یا کتبی، اعلام میکند [مدیریت سلامت]
واژههای مصوب فرهنگستان
خوشنودکننده، خشنودبخش
فرهنگ واژههای سره
پاسخ عاطفی ناشی از برآورده شدن نیازهای جنسی فرد و اقناع توقعات او و شریک جنسیاش و داشتن ارزیابی مثبت از روابط جنسی در شکل کلی [علوم سلامت]
نگرش فرد به شغل خود که به میزان خشنودی وی از درآمد و محیط کار و علاقهمندی به آن بستگی دارد [روانشناسی]
[ رِ یَ ] (حامص مرکب) در تداول، ناخرسندی. خشنود نبودن. رضایت نداشتن. راضی نبودن. عدم رضایت و خرسندی.
لغتنامه دهخدا
کاربر گرامی، میتوانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.