معنی
سایر معانی: رنگ زرد مایل به قهوه ای، بسیار علاقمند و ماهر (در کاری)، علامه، خوره، (با چرم یا پارچه و غیره) پرداخت کردن، جلا دادن، برق انداختن، صیقل دادن، چرم گاومیش (که ضخیم است و رنگ آن زرد مایل به قهوه ای است)، کت نظامی (از چرم گاومیش)، تکه چوبی که روی آن چرم یا پارچه چسبانده باشند (برای جلا دادن به کار می رود)، جلاگر، رجوع شود به: buffing wheel، چرمی، ضربه (امروزه فقط در عبارت blindman's buff به کار می رود)، پوست انسان
[نساجی] عملیات پرداخت - صیقل دادن - ضربه گیری - نخودی رنگ - چرم گاومیش