buffer
معنی
سایر معانی: کسی که با مالیدن چیزی را صیقل می دهد، جلا دهنده، چیز یا شخصی که بین دو چیز (معمولا متخاصم) حایل شود، حایل شدن، میانگیر شدن، ضربه گیری کردن، (مکانیک) اسباب کاهش شدت ضربه یا تکان (می تواند فنری یا بادی و غیره باشد)، (واگن و لوکوموتیو راه آهن) سپر، سپرک، سپره، کوبگیر، (شیمی) ماده ای که با خنثی کردن اسید و قلیای موجود در محلول موجب تثبیت یون هیدروژن متمرکز در آن می شود، ماده ی تثبیت گر افزودن به، (کامپیوتر) بافر، میانگیر گذاشتن، پرداخت کردن
[علوم دامی] بافر ؛ ماده ای که می تواند از تغییرات شدید pH جلوگیری کند .
[شیمی] بافر، محلول تامپون، ماده اى که با خنثی کردن اسید و قلیاى موجود در محلول موجب تثبیت یون هیدروژن متمرکز در آن می شود
[عمران و معماری] بافر - سپر - ضربخور
[کامپیوتر] حافظه میانجی ؛ میانگر ؛ حافظه موقت ؛ حافظه میانی ؛ بافر - بافر . میانگیر . محل ذخیره موقتی - محل نگهداری داده . چیزهای مختلفی را که بافر می گویند شامل این موارد است . بخشی در حافظه برای نگهداری داده ای که قرار است به چاپگر ارسال شود یا از ورودی RS-232 دریافت شود . و علت آن کندی سرعت چاپگر در مقایسه با کامپیوتر است . به این ترتیب کامپیوتر همه داده ها را یکباره وارد بافر کرده و از آنجا به تدریج به چاپگر ارسال می کند . ورودی RS-232 نیز نیاز به بافر دارد . زیرا ممکن است داده هنگامی وارد شود که کامپیوتر آماده دریافت آن نیست . بخشی از حافظه که فایل را برای ویرایش نگه می دارد . برخی از برنامه های ویرایشگر امکان می دهند که بتوانید بیش از یک فایل را در یک زمان ویرایش کنید . در این صورت هر فایل . بافر مخصوص خود را اشغال می کند . بخشی از حافظه که برای ارسال داده به دیسک یا دریافت داده از آن به کار می رود . برخی از سیستمهای عامل به شما امکان می دهند که اندازه یا تعداد بافرهای دیسک را تنظیم کنید تا مشکل سرعت کم دیسک گردان حل شود . بخشی ارز حافظه که سیگنالهای دریافتی از کلیدها را نگه می دارد . برخی از سیگنالهای کلیدهایی که علیرغم فشار دادن . کامپیوتر آنها را قبول نمی کند . دراین ناحیه از حافظه ذخیره می شوند . بافر صفحه کلید IBM PC به طور پیش فرض 16 فشار کلید را در خود ذخیره می کند . وسیله الکترونیکی که خروجی آن مانند ورودی اش است . مانند تقویت کننده ( آمپلی فایر ) برای راه اندازی کابلهای طولانی
[برق و الکترونیک] میانگیر؛ بافر 1. ناحیه ای از حافظه ی رایانه که برای نگهداری اطلاعات گرافیکی جهت نمایش روی صفحه منیاتور و یا خواندن نویسه های متنی از وسیله ی جانبی اختصاص یافته است. همچنین می تواند به عنوان ناحیه ی نگهداری موقت جهت انتقال داده بین وسایل با سرعتهای کاری متفاوت ؛ مثلاُ بین سی پی یو و چاپگر یا دیسک گردان، به کار رود. 2. یک موارد ذخیره که تفاوت سرعت تبادل داده ها از مداری به موارد دیگر را جبران می کند. 3. Buffer amplifier - واسطه تطبیق، حایل
[زمین شناسی] محلول تامپون، میانگیر، بافر محلولی که غلظت یون هیدروژن آن با رقیق کردن یا افزودن اسید یا قلیایی عملا تغییری نمی کند. کامپیوتر : حافظه میانى ،حافظه موقت ،حافظه میانجى
[صنعت] میانگیر، واسطه، ذخیره ساز، بافر
[نساجی] بافر - تامپون ( محلول ثابت نگهدارنده PH)
[ریاضیات] میانگیر، سپر، واسطه، گردآورنده، ضربخور، ذخیره کننده ی موقت، ضربگیر، حافظه ی واسطه ای کامپیوتر
[آب و خاک] بافر