پیشخدمت مخصوص، نوکر مخصوص سایر معانی: (فرانسه) نوکر ویژه، پیشخدمت اتاق، پیشخدمت مخصوص، نوکر مخصوص
دیکشنری انگلیسی به فارسی
بخش خدمات ماشینپایی [گردشگری و جهانگردی] بخشی در مهمانخانه/ هتل یا غذاخوری/ رستوران که مسئول مراقبت از خودروِ مهمانان و جابهجا کردن آنهاست|||متـ . خدمات ماشینپایی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
(در رستوران ها و غیره) پارک کردن اتومبیل مشتریان توسط پیشخدمت
خدمات خشکشویی [گردشگری و جهانگردی] خدماتی در مهمانخانهها شامل تمیز کردن و اتو کردن لباسها مخصوصا بهصورت خشکشویی ...
خیالی، مریض، مریض، خیالی، علیل، وسواسی سایر معانی: ناخوش، ناتندرست، انگشتال، دچار وسواس سلامتی، بیمار خیالی، پندار بیمار، valetudinary مری، کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خود وسواسی است ...
ناظر، ساقی، ابدارباشی، پیشخدمت سفره سایر معانی: آبدارباشی، (در منزل پولداران) سرپیشخدمت (متصدی شراب خانه و چیدن میز و غیره)
فراش، پادو، نوکر، نوکری کردن، چاکری کردن سایر معانی: چاکر، چاپلوس، نوکر (به ویژه اگر اونیفورم به تن داشته باشد)، lacquey پادو
بخشی در مهمانخانه/ هتل یا غذاخوری/ رستوران که مسئول مراقبت از خودروِ مهمانان و جابهجا کردن آنهاست|||متـ . خدمات ماشینپایی [گردشگری و جهانگردی] ...