معنی

ناظر، ساقی، ابدارباشی، پیشخدمت سفره
سایر معانی: آبدارباشی، (در منزل پولداران) سرپیشخدمت (متصدی شراب خانه و چیدن میز و غیره)

دیکشنری

خدمتکار
اسم
butler, cupbearer, drawer, musician, tapsterساقی
butlerابدارباشی
butlerپیشخدمت سفره
supervisor, bystander, overseer, viewer, spectator, butlerناظر

ترجمه آنلاین

ساقی

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.