شک، تردید، شک گرایی، فلسفه شکاکی وبدبینی، انتقاد مضر و از روی بدبینی سایر معانی: (s بزرگ) مکتب شک گرایی، (این اندیشه: باورها را باید همیشه مورد تردید و موشکافی قرار داد و پژوهش عبارتست از فر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
در حال تعلیق، اندروایی، اویزانی سایر معانی: بلاتکلیفی، پا در هوایی، نامعلومی، انتظار، هیجان، شورمندی، انگیختگی، شورانگیزی، دلهره، دلواپسی، نگرانی، تعلیق، آویزش، آگیش، وقفه، سلب، معلق، مردد [ ...
[نساجی] نایکنواختی رنگ
دو دلی، حرکت نوسانی، اونگ نوسان سایر معانی: اونگ نوسان، حرکت نوسانی، دودلی
تغییر، دگرگونی، تحول، فراز و نشیب زندگی سایر معانی: بی ثباتی، تغییرپذیری، دگرسان پذیری، اطمینان ناپذیری، (جمع) فراز و نشیب، پستی و بلندی، تغییر و تبدیل، تواتر
موقعیتی که در آن مدتزمان واکنش بیش از مدتزمان هشدار است [آیندهپژوهی]
واژههای مصوب فرهنگستان
مسائلی دربارۀ آیندۀ یک پدیده که پیشبینی آن دشوار است، ولی تأثیر چشمگیری بر موفقیت برنامههای دردستاجرا دارد [آیندهپژوهی]
عدم قطعیت ناشی از وجود پدیدههای روبهتکامل و بدون هدف خاص [آیندهپژوهی]
← عدم قطعیت کیفی [آیندهپژوهی]