vacillation
/ˌvæsəˈleɪʃn̩/

دیکشنری انگلیسی به فارسی

معنی

دو دلی، حرکت نوسانی، اونگ نوسان
سایر معانی: اونگ نوسان، حرکت نوسانی، دودلی

دیکشنری

تکان دادن
اسم
hesitance, indecision, vacillation, doubt, hesitancy, acatalepsyدو دلی
vacillationحرکت نوسانی
vacillationاونگ نوسان

ترجمه آنلاین

نوسان

مترادف

doubt ، hesitancy ، hesitation ، inconstancy ، indecision ، indecisiveness ، irresoluteness ، tentativeness ، uncertainty

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید ثبت گزارش