پرخاشگر، مهاجم، متجاوز، حمله کننده، غاصب سایر معانی: (اشخاص و کشورها) متجاوز، یورش بر، برتاختگر، آغاز کننده ی جنگ [حقوق] متجاوز، متعدی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عادی شدن، حرز را شکستن و بزور داخل شدن، در میان صحبت کسی دویدن سایر معانی: فرار کردن، گریختن (از بند یا زندان و غیره)، آزاد شدن، 1- با شکستن قفل (و غیره) وارد شدن، ورود غیرقانونی کردن 2- مخت ...
سپردن، مرتکب شدن، اعزام داشتن برای، متعهدبانجامامری نمودن سایر معانی: (به امانت) سپردن، تحویل دادن، (خواهی نخواهی) فرستادن، متعهد کردن، مقید کردن، قول دادن، به گردن گرفتن، اختصاص دادن، (برای ...
نقض کردن، تخلف کردن از، تخطی کردن سایر معانی: سرپیچی کردن، زیر پا گذاشتن، مغایر بودن با، شکستن (قانون یا مقررات)، (در بحث و غیره) مخالفت کردن، رد کردن، نفی کردن (contradict هم می گویند)، نق ...
گناه، جرم، جنایت، بزه، تبه کاری، تقصیر، بدکاری سایر معانی: بزهکاری، فژاکن، لغزش (اخلاقی)، (عامیانه) قابل تاسف، دریغ آمیز، جای تاسف [حقوق] جنایت، جرم، تبهکاری
تخطی کردن، دست درازی کردن، دست اندازی کردن، تجاوز کردن سایر معانی: (به تدریج یا یواشکی) تجاوز کردن (به ملک یا حقوق یا مرز دیگران)، فراروی کردن، تعدی کردن، دست یازیدن، فزون روی کردن، غصب کردن ...
تجاوز، دست اندازی، تخطی سایر معانی: دست اندازی، تخطی، تجاوز [عمران و معماری] تداخل - دست اندازی [فوتبال] تجاوز [نفت] رخنه ی تدریجی
چینه، گناه، اشتباه، عیب، نقص، خطا، تقصیر، نا درستی، کاستی، گسله، شکست زمین، حرج، تقصیر کردن، مقصر دانستن سایر معانی: آهو، کمبود، کمداشت، رمژک، مانید، کوتاهی، پرویش، (زمین شناسی) گسله، عیبجوی ...
شکستن، تخلف سایر معانی: عدول، قانون شکنی، سرپیچی (از قانون یا مقررات)، بزه، نقش [حقوق] قانون شکنی، تخلف، نقض، تعدی، قصور
دخالت، فضولی سایر معانی: مداخله، دست درازی، انگلک، (فیزیک: اثر دو موج هم بسامد صدا یا نور یا آب و غیره بر یکدیگر) تداخل، پژولش، هم خلیدن، (رادیو و تلویزیون و غیره) پارازیت، خش خش، رویهم افتا ...
فضولی کردن، مداخله کردن، پادرمیان کار دیگران گذاردن سایر معانی: (در اصل) حقوق و امتیازات بازرگانی کسی را مورد تجاوز قرار دادن، برای سودجویی مداخله کردن
فضول، نخود هر آش، مداخله گر، (قدیمی) کشتی که به طور غیرقانونی در ناحیه مورد امتیاز یک شرکت کشتی رانی کار می کند، هر کاسب غیرقانونی، سوداگر غیر مجاز، کسیکه در کار دیگران مداخله میکندوایشان را ...