(آمریکا - خودمانی) دوندگی (به ویژه برای امرار معاش)، کشاکش، به این در وآن در زدن، سگ دوی، عملیات رقابت امیز عنیف و شتاب امیز [برق و الکترونیک] موش دوان
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نوسازی کردن، تعمیر اساسی کردن، نونما کردن، نوسازمان کردن، نوسامان کردن، بهسازی کردن، تجدید نظر اصلاحی کردن، (رجوع شود به: vamp بعلاوه ی re-)، تجدید سازمان، تجدید بنا، دوباره رویه انداختن، دو ...
شیارک [مهندسی بسپار - تایر] شکاف کوچک و باریکی که بر روی آجقطعه ایجاد میکنند تا کشانش تایر بر روی جادۀ خیس افزایش یابد
واژههای مصوب فرهنگستان
رد، اثر، نشان، مقدار ناچیز، جای پا، رد پا، مقدار کم، طرح، دنبال کردن، رسم کردن، ردیابی کردن، اثر گذاشتن، پی کردن، پی بردن به، ترسیم کردن، ضبط کردن، کشیدن سایر معانی: بنک، نشانه، جای چرخ (و غ ...
راه، اثر، نشان، خط، باریکه، زنجیر، لبه، جاده، تسلسل، توالی، شیار، مسیر، رد پا، مسابقه دویدن، خط اهن، خط راه آهن، ردپا را گرفتن، پی کردن، پیگردی کردن، دنبال کردن سایر معانی: جای پا، بنک، جای ...
هریک از بخشهای مجزای نقش رویه، با شکلهای هندسی مختلف، مانند دنده یا نوار، که با شیار از یکدیگر جدا شدهاند و درمجموع، نقش رویه را تشکیل میدهند [مهندسی بسپار - تایر] ...
بخشی از رویه که بهصورت نوار دورتادور تایر امتداد دارد و شیارهای تایر آنها را از یکدیگر تفکیک میکند [مهندسی بسپار - تایر]
ابزاری مکانیکی یا الکتریکی برای مشخص کردن حضور قطار در یک نقطۀ مشخص یا عبور آن از آن نقطه [حملونقل ریلی]
آمیزهای لاستیکی و چسبناک برای چسباندن رویۀ پیشپخته به سطح سابخوردۀ مَنجید [مهندسی بسپار - تایر]
جداشدگی دو سر رویۀ تایر در محل سروصل در جهت شعاعی [مهندسی بسپار - تایر]
جدا شدن رویه از مَنجید در نتیجۀ از بین رفتن چسبندگی این دو به یکدیگر براثر اضافهبار یا گرمایش خمشی ناشی از کمبادی تایر [مهندسی بسپار - تایر] ...
جدا شدن روکش از مَنجید تراشخورده [مهندسی بسپار - تایر]