کابل هم محور [عمران و معماری] کابل هم محور [کامپیوتر] سیم هم مرکز، کابل هم مرکز . - کابل کواکسیال . کابل هم محور - کابلی از دو سیم که یکی در مرکز و دیگری به صورت روکش دور آن تشکیل شده است . ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جسور، خود نما، از خود راضی، خیره چشم سایر معانی: (عامیانه) غره، کسی که بخود می نازد، مغرور، اهل منم منم
قواعد اخلاقی [گردشگری و جهانگردی] مقرراتی که انجمنها و سازمانهای گردشگری برای اعضای خود وضع کردهاند و آنها در هنگام انجام وظیفه موظف به رعایت آن مقررات هستند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
معرفت، شناخت، ادراک سایر معانی: فرآیند یادگیری و فهم و داوری [ریاضیات] شناخت [روانپزشکی] شناخت - شناخت. شناخت به فرآیند کسب، سازماندهی، و استفاده از معلومات ذهنی اطلاق می شود. فرضیه های شناخ ...
عتیقه شناس، متخصص در اثار هنری سایر معانی: (به ویژه در هنر و کارهای دستی) خبره، هنرشناس
همکاری، همدستی، خیانت، تشریک مساعی سایر معانی: همدستی، همکاری
گامجمعی [حملونقل هوایی] یکی از فرمانهای پرواز بالگَرد که بهطور همزمان زاویۀ گام تیغههای ملخ را تغییر میدهد ...
محاورهای، مصطلح، گفتگویی، اصطلاحی سایر معانی: گفتاری
مستعمراتی سایر معانی: (اغلب با c بزرگ) وابسته به سیزده مهاجرنشین انگلیسی در امریکا که پس از انقلاب ایالات متحده امریکا را تشکیل دادند، (معماری و مبل سازی و غیره) سبک دوران مستعمراتی امریکا، ...
ردیف ستون، ردیف درخت سایر معانی: (معماری) رده ی ستون ها (که در فواصل منظم قرار دارند)، ستون بندی، ستونگان [زمین شناسی] ستون بند در درز و شکاف یا درزبندی ستونی، ناحیه پایین تر که نسبت به بخش ...
بی رنگ، بی مزه، کم رنگ، رنگ پریده، غیر جالب سایر معانی: ملالت آور، (داستان و نمایش و غیره) بی مزه، بی بو و خاصیت، یکنواخت، خسته کننده، رنگ رفته، خاکستری، مات، کدر، ویر [نساجی] بیرنگ - کمرنگ ...
کمدی، نمایش خنده دار، شاد نمایش، نمایش خنده اور سایر معانی: (در اصل) نمایش یا داستان نیک فرجام، شادنامه، (رویداد) خنده دار، مضحک، شوخی آمیز، (نمایش یا فیلم و غیره) نمایش خنده آور و شاد فرجام ...