گونهسازۀ بَرواره [پزشکی - دندانپزشکی] برجستگی نامنظمی در استخوان بَرواره که محل اتصال به استخوان گونه است
واژههای مصوب فرهنگستان
مسری، واگیردار، تخمیری، عفونی سایر معانی: وابسته به یا موجد تخمیر، وزمانی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استقرایی، از معلول بعلت رسیده، استنتاجی، با استدلال قیاسی، از مخلوق بخالق پی برده سایر معانی: مبتنی بر تجربه و مشاهده، تجربی، آزمون مدارانه، وابسته به پدیده سنجی (مخالف از علت به معلول یا: a ...
از همه مهم تر، مافوق همه، مخصوصا، بالاترازهمه
پادشاهی مطلقه [جغرافیای سیاسی] نظامی پادشاهی که در آن قانون اختیارات پادشاه را محدود نمیکند |||متـ . سلطنت مطلقه
پادشاهی مطلقه [علوم سیاسی و روابط بینالملل] نظامی پادشاهی که در آن قانون اختیارات پادشاه را محدود نمیکند |||متـ . سلطنت مطلقه ...
پرهیزکننده، پرهیزگار، کسیکه ازاستعمال مسکرات پرهیزدارد
مغلق، پیچیده، غامض، پنهان سایر معانی: مشکل، بغرنج، سخت آموز، مبهم، ژرف، دشوار
خفت، خواری، سوء استعمال، توهین، فحش، پرخاش، تهمت، بد زبانی، بد دهانی، سب، فحش دادن، بد بکار بردن، بد استعمال کردن، سو استفاده کردن از، بدرفتاری کردن نسبت به، به زنی تجاوز کردن، ننگین کردن، ب ...
عینا سایر معانی: بدرستی، بادقت، درست [ریاضیات] با دقت
(نام بازرگانی) نوار کش دار (که برای درمان کوفتگی و ضرب دیدگی دور زانو و مچ و غیره می پیچند)
تند، گس، دبش، تند خو، سوزاننده، زننده سایر معانی: تلخ، تند و تیز، سوزش آور، (سخن) تند و زننده