abuse
معنی
سایر معانی: سواستفاده کردن، بد رفتاری کردن، خشونت کردن، آسیب رساندن، ضایع کردن، ناسزا گفتن، بد دهنی کردن، رنجاندن، هتاکی، اجحاف کردن، تعدی کردن، عادت یا رسم بد، سنت غلط، بی عدالتی، تجاوز به حقوق کسی
[حقوق] سوء استفاده کردن، دشنام دادن، سوء استفاده، دشنام، توهین