ایالت شلزویک - هولشتاین (در شمال آلمان - مرکز: 15721 - kiel کیلومتر مربع)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خمر، حرص زدن، سر کشیدن، بلعیدن، حریصانه خوردن سایر معانی: زیاده نوشیدن، (نادر) زیاده روی کردن (در نوشیدن)، قلپ قلپ نوشیدن، لاجرعه خوردن، گساریدن
شام خوردن، شام دادن سایر معانی: مخفف:، رجوع شود به: sub- (پیش از p می آید)، (محلی) رجوع شود به: sip، (مخفف لاتین: supra) بالا، برفراز، روی، ابر، مشروب، مقدار
عمل بلع، پرستو، چلچله، بلعیدن، فرو بردن سایر معانی: (جانور شناسی) چلچله، پرستو (تیره ی hirundinidae - پرندگان تیز بال و دارای دم دو شاخه)، فرو دادن، بلع کردن، قورت دادن، (معمولا با: up) بلعی ...
(عامیانه) 1- باک را پر کردن 2- میگساری کردن