نیرومند، با اسطقس، پی دار، سخت پی سایر معانی: عضلانی، پرعضله، زردپی مانند، وابسته به یا شبیه زردپی، محکم، پاره نشو، دیر گسستنی، (گوشت) پررگ و پی، غیرلخم، پوره دار، سفت، چغر، چغل، پر انرژی، پ ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ماده جامد، سفت، خالص، یک پارچه، سخت، محکم، بسته، قوی، نیرومند، استوار، قابل اطمینان، جامد، توپر، مستحکم، منجمد، حجمی، سه بعدی، ز جسم سایر معانی: جامد (در برابر: مایع liquid و گاز gas)، بربست ...
دارای الکل، دارای حالت روحانی، مربوط بعالم معنویات سایر معانی: الکلی (در مورد نوشیدنی های تقطیر شده یا distilled به کار می رود نه برای نوشیدنی های تخمیر شده یا fermented)، فعال، سرزنده ...
طویله، اصطبل، ثابت، پا بر جا، استوار، باثبات، مداوم، پایدار، پایا، محکم، ثابت کردن، جا دادن، استوار شدن، در طویله بستن سایر معانی: ناجنبا، برجا، قرص، قوی، مستحکم، دیرپای، پردوام، پایست، دامن ...
دوام، توانایی، قوت، پا، استحکام، نیرو، زور، قوه سایر معانی: قدرت، استواری، محکمی، سختی، قدرت کشش یا تحمل (وزن یا فشار و غیره)، صفات مثبت، محسنات، نکات خوب، نیکویی ها، ویژگی های برازنده، موضع ...
خیره، ستیزه جو، ستیزه گر، ستیز گر، سرکش، ستیز جو، معاند، خیره سر، کله شق، سر سخت، لجوج، سمج سایر معانی: مصمم، یک دنده، لجباز، خودرای، چشم سفید، سر سختانه، لجوجانه، مصممانه، مقاوم، دپرپای، دی ...
درشت، محکم، تنومند، ستبر، شکیبا، قوی هیکل، خوش بنیه سایر معانی: قوی، نیرومند، زورمند، پرطاقت، قلچماق، پر اراده، مصمم، پردوام، خوب ساخت، مقاوم، بیماری گید (رجوع شود به: gid)
محکم، با وقار، مهم، ذاتی، اساسی، جسمی، قابل توجه سایر معانی: وابسته به یا دارای ماده، مادی، واقعی، غیر تخیلی، موجود، حقیقی، سخت، استوار، مستدل، قانع کننده، عظیم، جادار، بزرگ، کلان، فراوان، و ...
با موفقیت، باکامیابی، با اخذ نتیجه خوب، بخوبی
قابل تصرف، نگاه داشتنی، قابل مدافعه سایر معانی: قابل دفاع، پذیرفتنی
خسیس، سفت، محکم، مقید، کیپ، تنگ، لول، کساد، ضیق سایر معانی: (در اصل) پرپشت، تنگ هم، متراکم، انبوه، چگال، انباشته، آگسته، به هم فشرده، چپانده، (کاملا) پر، تنگ (در برابر: گشاد یا فراخ loose)، ...
برج، قلعه بلند بودن سایر معانی: (مانند برج) بلند بودن، سر به فلک کشیدن، دکل آنتن، دژ، قلعه، ارگ، (شخص یا دستگاه) یدک کش، بکسل کننده، قلعه مثل برج بلند بودن [عمران و معماری] برج [کامپیوتر] بر ...