tower
معنی
برج، قلعه بلند بودن
سایر معانی: (مانند برج) بلند بودن، سر به فلک کشیدن، دکل آنتن، دژ، قلعه، ارگ، (شخص یا دستگاه) یدک کش، بکسل کننده، قلعه مثل برج بلند بودن
[عمران و معماری] برج
[کامپیوتر] برج محفظه ی کامپیوتر که بلندی دارد . این نوع محفظه ها نسبت به محفظه ی سنتی فضای بیشتری برای قرار گرفتن کارتهای افزودنی و گرداننده های اضافی دارند و می توان آنها را روی میز کنار مانیتور یا در کف اتاق قرار داد .
[کوه نوردی] برج
[پلیمر] برج
سایر معانی: (مانند برج) بلند بودن، سر به فلک کشیدن، دکل آنتن، دژ، قلعه، ارگ، (شخص یا دستگاه) یدک کش، بکسل کننده، قلعه مثل برج بلند بودن
[عمران و معماری] برج
[کامپیوتر] برج محفظه ی کامپیوتر که بلندی دارد . این نوع محفظه ها نسبت به محفظه ی سنتی فضای بیشتری برای قرار گرفتن کارتهای افزودنی و گرداننده های اضافی دارند و می توان آنها را روی میز کنار مانیتور یا در کف اتاق قرار داد .
[کوه نوردی] برج
[پلیمر] برج
دیکشنری
برج
اسم
tower, pylon, house, steeple, constellation, monthبرج
towerقلعه بلند بودن
ترجمه آنلاین
برج