(گوشت) پوره دار، سفت، (شیره ی چغندر و غیره) چسبناک، رشته رشته، ریسمان سان، نخ مانند، دراز و باریک، لاغرو، لق لقو، ریش ریش، ریشه ای، ن مانند، چسبناک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دراز و باریک، لندوک سایر معانی: زیاده قد بلند و لاغر، دراز بی خاصیت، دراز و لاغرو، لق لقو
پرعضله، عضلانی سایر معانی: وابسته به عضله، مازی، مازه ای، ماهیچه ای، زورمند، قوی، نیرومند [صنایع غذایی] عضلانی
مدید، دنباله دار سایر معانی: کشیده، طول داده، طولانی، ممتد، متمادی