قفس سنجاب (دارای استوانه ای است که وقتی سنجاب بر آن راه می رود می چرخد) [برق و الکترونیک] قفس سنجابی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] موتور القایی قفس سنجابی موتور القایی که دارای مدار ثانویه ای متشکل از سیم پیچ قفس سنجابی در شیارهای هسته آهنی است.
[برق و الکترونیک] موتور قفس سنجابی
[برق و الکترونیک] سیم پیچ قفس سنجابی سیم پیچی اتصال کوتاه شده دائمی، معمولاً عایق نشده، که رساناهای آن به طور یکنواخت در اطراف رتور توزیع شده و با حلقه هایی که سرهای آنها به یکدیگر متصل اند ...
rifle squirrel تفنگ لوله کوتاه
(جانورشناسی) روباه سمور (سمور روباه مانندی بنام لاتین sciurus niger - بومی خاور آمریکای شمالی)
(جانورشناسی) انواع سنجاب های درشت خاکستری رنگ (از جنس sciurus - بومی ایالات متحده)
(جانور شناسی) سنجاب دارزی (به ویژه جنس sciurus)
کنسرو، از صدمه محفوظ داشتن، کنسرو تهیه کردن، نگه داری کردن سایر معانی: حفظ کردن، نیکداری کردن، بر جا داشتن، پایستن، هو داشتن، (بیشتر در مورد منابع طبیعی و انرژی) صرفه جویی کردن، پستائی کردن، ...
پوست، چرم، پوست خام گاو وگوسفند وغیره، پوشیدن، مخفی نگاه داشتن، ابشتن، خود را پنهان ساختن، پنهان شدن، پوست کندن، پنهان کردن، مخفی کردن، نهفتن سایر معانی: پنهان کردن یا شدن، نهان کردن یا شدن، ...
(جانورشناسی) موش حمال (جنس neotoma - بومی امریکای شمالی)
تراوش کردن، پنهان کردن، ترشح کردن سایر معانی: تراویدن، نهان داشتن، مخفی نگهداشتن، اختفا کردن، نهفتن