عوضی، اندوخته، کم حرف، رزرو شده سایر معانی: ذخیره، احتیاطی، پسداشتی، پسگذاشتی، پیشگرفت شده، از قبل گرفته شده، محتاط، خاموش
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جنگل اندوخته [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] جنگلی که به اعتبار برخورداری از گونههای خاص گیاهی و جانوری یا شرایط ویژه تحت حمایت قانونی قرار میگیرد ...
واژههای مصوب فرهنگستان
کلمه محفوظ [کامپیوتر] کلمه ی ذخیره شده کلمه ای که در یک زبان برنامه نویسی معنای خاصی داشته و نمی توان آن را به عنوان نام یک متغیر به کار برد. مثلاً در بیسیک و پاسکال، if یک کلمه ی ذخیره شده ...
[زمین شناسی] کلمه محفوظ، قسمتی از یک مجموعه تعریف زبان رایانهای که نمیتواند به عنوان متغیری تعریف شده برای کاربر یا به عنوان اسم دایم استفاده شود.
[کامپیوتر] کلمه های محافظت شده ؛ کلمه های رزرو ؛ کلمات ذخیره شده
قرمه، گوشت
رک، بی پروا، بی رودربایستی، صاف و پوست کنده، بی قید وشرط، اشکارا، بی پرده
بی قید وژشرط، اشکارا، بی پرده
دارای تعصب قبیلهای سایر معانی: مشتاق رفت و آمد فقط با خاندان یا ایل خود، خاندانگرای، ایل گرای، وابسته به قبیله یا طایفه، دودمانی، ایلیاتی، پیوستگی ایلی
محجوب، دارای عدم اتکاء بنفس سایر معانی: فاقد اعتماد به نفس، ناخوداستوار، کم رو، سربه زیر، خجالتی
درست، تمام، سراسر، بی عیب، دست نخورده، یکتیع سایر معانی: کامل، مطلق، محض، سراپا، آزگار، گشت، سرتاسر، همه، قاطبه، همگی، یکپارچه، یک تکه، یکی، تک، ناب، یکدست، خالص، بی غش، دربست، یک سر، سالم، ...
سرتاسر، سربسر، کاملا، کلا، یکجا سایر معانی: تماما، به طور محض، مطلقا، سراپا، سراسر، همگی، به طور یکپارچه (یا ناب)، گشت، منحصرا، به تنهایی، تنها [فوتبال] کاملا –کلا [ریاضیات] به طول کامل، به ...