معنی

عوضی، اندوخته، کم حرف، رزرو شده
سایر معانی: ذخیره، احتیاطی، پسداشتی، پسگذاشتی، پیشگرفت شده، از قبل گرفته شده، محتاط، خاموش

دیکشنری

رزرو شده
صفت
reservedرزرو شده
reservedاندوخته
backup, spare, auxiliary, duplicate, reserve, reservedعوضی
taciturn, laconic, uncommunicative, incommunicative, reserved, spareکم حرف

ترجمه آنلاین

رزرو شده است

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.