لیست واژه‌ها

reluctance generator

[برق و الکترونیک] مولد رلوکتانسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

reluctance motor

[برق و الکترونیک] موتور رلاکتانسی موتور سنکرون باساختاری شبیه به موتور القایی که در آن جزء حامل جریان ثانویه دارای قطبهای برجسته است، ولی تحریک DC وجود ندارد. - موتور رلوکتانسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

gap reluctance

[برق و الکترونیک] مقاومت فاصله هوایی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

magnetic reluctance

[برق و الکترونیک] رلوکتانس ( مقاومت ) مغناطیسی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

variable reluctance pickup magnetic cartridge magnetic pickup reluctance pickup

[برق و الکترونیک] پیکاپ رلاکتانس - متغیر، کارتریج مغناطیسی، پیکاپ مغناطیسی، پیکاپ رلاکتانسی . پیکاپ گرامافون که عملکرد آن بر اساس تغییرات رلاکتانس مدار مغناطیسی در اثر حرکتهای سوزن آهنی است ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

variable reluctance transducer

[برق و الکترونیک] تراگردان رلاکتانس - متغیر تراگردانی که حاوی تکه ای از ماده مغناطیسی است که جا به جایی در حال اندازه گیری آن را بین دو پیچک حرکت می دهد . این حرکت رلاکتانس پیچکها و در نتیجه ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

diffidence

عدم اعتماد به نفس، کمرویی، ترس بیم از خود سایر معانی: ناخوداستواری

دیکشنری انگلیسی به فارسی

hesitation

دو دلی، تامل، درنگ سایر معانی: تردید، مولش، مکث

دیکشنری انگلیسی به فارسی

obstinacy

عناد، سرکشی، سر سختی، لجاجت سایر معانی: خیره سری، یک دندگی، لجبازی، (به ویژه بیماری) دیر درمانی، مقاومت در مقابل درمان، مداومت، دیر پایی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

perversity

انحراف، بدراهی، کژی، منحرف بودن سایر معانی: گمراهی، ضلالت، کژراهی، تباهی، لجبازی، خیره سری، نافرمانی، لجاجت

دیکشنری انگلیسی به فارسی

protestation

ادعا، اعتراض، اظهار جدی، واخواهی سایر معانی: اظهار موکد، فاشگویی، اصرار، واسرنگش، تصریح

دیکشنری انگلیسی به فارسی

scruple

ذره، بیم، تردید، اندک، محظور اخلاقی، واحد سنجش چیز جزئی، نهی اخلاقی، وسواس باک، وسواس داشتن، دو دل بودن، تردید داشتن سایر معانی: محذور اخلاقی، تردید (به ویژه درباره ی درستی عمل یا روش بخصوص) ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید