obstinacy
/ˈɑːbstənəsi/

معنی

عناد، سرکشی، سر سختی، لجاجت
سایر معانی: خیره سری، یک دندگی، لجبازی، (به ویژه بیماری) دیر درمانی، مقاومت در مقابل درمان، مداومت، دیر پایی

دیکشنری

اشتیاق
اسم
obstinacy, obduracy, pertinacity, grouchلجاجت
malice, animus, obstinacy, rebellion, contumacyعناد
rebellion, disobedience, mutiny, inspection, insubordination, obstinacyسرکشی
tenacity, endurance, obstinacy, pertinacity, recalcitrance, recalcitrancyسر سختی

ترجمه آنلاین

لجبازی

مترادف

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.