برگیرش [باستانشناسی] مرحلهای در چرخه فراوری (behavioral processes) که مقدم بر آمایش (preparation) و مصرف است و در طی آن موادِ خام آلی از طبیعت تأمین شود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
تدارک [مدیریت - مدیریت پروژه] فرایند انتخاب و تأمین کالاها و خدمات مربوط به طراحی و اجرای پروژه
خرید، خریداری، تهیه، بدست اوری سایر معانی: بدست اوری، تهیه [حسابداری] تهیه و تدارک [حقوق] کارپردازی، تهیه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
روش تدارک [مدیریت - مدیریت پروژه] روش انتخاب عوامل طراحی و اجرای پروژه
procurement, n•1- تهیه، تدارک 2- سر رشته داری 3- جاکشی
دلاله، زن دلال محبت سایر معانی: زن دلال محبت، دلاله
تدارکات الکترونیکی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] بخشی از تجارت شرکتبهشرکت که مربوط به خرید و فروش کالا و خدمات ازطریق اینترنت است|||متـ . ای ـ تدارکات ...
تدارکات پروژه [مدیریت - مدیریت پروژه] مدیریت فرایندهای تأمین کالا و خدمات مورد نیاز پروژه از منابعی خارج از گروه پروژه
مدیریت تدارک پروژه [مدیریت - مدیریت پروژه] شاخهای از مدیریت پروژه، شامل برنامهریزی تدارک و اعلام درخواست و انتخاب منبع و اداره و پایانبَری پیمان، بهمنظور تأمین کالا ی ...
اندوختن، بدست اوردن، پیدا کردن، حاصل کردن سایر معانی: (با کوشش) به دست آوردن، تحویل کردن، سبک کردن، فرا گرفتن، آموختن، صاحب شدن، مالک شدن، یافتن [کامپیوتر] به دست آوردن - به دست آوردن یک فای ...
فراگیری، اکتساب، مالکیت، حصول، استفاده سایر معانی: به دست آوری، کسب، یابش، (چیز یا شخص) به دست آمده، افزوده شده، تملک یافته [حسابداری] تحصیل [برق و الکترونیک] اکتساب [صنعت] کسب کردن، فراگرفت ...
دست یابی، نیل، عادت، اکتساب، حصول سایر معانی: به دست آوری، کسب، رسیدن به، فضیلت، کمال، هرچیز دستیابی شده در اثر کوشش، مهارت، هنر