[حقوق] مطالبات ممتاز
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] طلبکار ممتاز (در دعوای ورشکستگی)
[حقوق] دیون ممتاز (در مورد ورشکستگی)
[خاک شناسی] جریان ترجیحی
روش رای گیری ترجیحی
پسند، انتخاب، چیز نخبه، برگزیده سایر معانی: گزینش، چاره، گزینه، گزیر، امکان، شخص یا چیز گزیده شده، منتخب، (بهترین و برگزیده ترین بخش یا نوع) شاهوار، نخبه، خوب، گزیده، گل سرسبد [نساجی] انتخاب ...
تنها، منحصر، گران، دربست، انحصاری، منحصر بفرد، انتصاری سایر معانی: دربستی، دربستگرانه، مانعه الجمع، اختصاصی، خصوصی، خاص، ویژه، ویژگانه، ویژگانی، ویژه ای، بخصوص، (باشگاه و غیره) بروندار، ویژه ...
طرفداری، استثناء قائل شدن نسبت بکسی سایر معانی: جانبداری، استثنا قائل شدن، تبعیض گذاری، پارتی بازی، ناروا گزینی، به پنداری، به پندار گرایی، بهزان گرایی
چه، خواه، یا، یا اینکه، یا انکه سایر معانی: مخفف:، اتاق عمل، (معمولا پس از either) یا ... یا، وگرنه، والا، در غیر این صورت، (معمولا با: whether) چه ... چه، (پس از منفی) نه ... نه، به عبارت د ...
رأیگیری ترجیحی [علوم سیاسی و روابط بینالملل] نوعی نظام رأیگیری که در آن رأیدهندگان نامزدهای خود را به ترتیب اولویت در برگۀ رأی ثبت میکنند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
خط عبوری در راه یا خیابان برای عبور اتوبوس در تمام یا قسمتی از روز [حملونقل درونشهری - جادهای]