وقفه، مکی، سکوت، توقف، درنگ، مکی کردن سایر معانی: مکث، مولش، درنگ کردن، تردید کردن، مکث کردن، بازایستادن، مولیدن، (با: on یا upon) توقف کردن، (در جایی) باقی ماندن، (موسیقی) طولانی کردن نت یا ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مهلت، تاخیر، مجازات کسی را بتعویق انداختن سایر معانی: (اعدام یا مجازات و غیره را) به تعویق انداختن، پس افکندن، واپساندن، زنهاریدن، تعویق اعدام، عقب انداختن تاریخ اعدام، تعویق مجازات، پس افکن ...
حقوق، مواجب، دستمزد سایر معانی: مقرری، حقوق ثابت، حقوق ماهیانه، راستاد، مستمری، مواجب ماهیانه (به ویژه کشیش) (رجوع شود به: salary)، جیره
متارکه، متارکه جنگ، جنگ ایست، قرارداد متارکه موقت جنگ سایر معانی: آتش بس موقت، متارکه ی جنگ
مجموعهای از طنابهای مخصوص که در تمرینات آویزورزی به کار میرود [ورزش]
واژههای مصوب فرهنگستان
تعرفۀ اتاق با در نظر گرفتن قیمت صبحانه و ناهار و شام|||متـ . کامل 2 [گردشگری و جهانگردی]
[شیمی، مهندسی بسپار، مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ] فرایند اختلاط ذرات ریز جامد یا مایع در یک مایع یا گاز بهصورت معلق|||[موسیقی] 1. نغمۀ ناملایم یک آکورد که امتدادیافتۀ یک نغمۀ ملا ...
تمایل تماشاگر به باورداشت نمایش و قراردادهای آن [هنرهای نمایشی]
مخلوطی از ذرات ریز جامد یا مایع که در یک مایع یا گاز معلق باشد [مهندسی بسپار ـ علوم و فنّاورى رنگ]
سامانهای شامل تجهیزات هیدرولیکی (hydraulic) و اجزای اصطکاکی و فنرهای مارپیچ و بیضوی و لاستیکی و هوایی که ازطریق آن بدنۀ وسیلۀ نقلیه بر روی چرخها قرار میگیرد [حملونقل ...