pause
معنی
سایر معانی: مکث، مولش، درنگ کردن، تردید کردن، مکث کردن، بازایستادن، مولیدن، (با: on یا upon) توقف کردن، (در جایی) باقی ماندن، (موسیقی) طولانی کردن نت یا مکث (بنا به سلیقه ی رهبر سمفونی)، (معانی بیان) رجوع شود به: caesura، مکک، مکک کردن
[سینما] قاب ایستا / قاب ایستایی
[کامپیوتر] فرمان PAUSE
[برق و الکترونیک] وقفه، توقف دادن