[نفت] لایه ی حفاری شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ کردن در
از هم گذشتن، در هم نفوذ کردن، نفوذ کردن در سایر معانی: (کاملا در چیزی نشت یا نفوذ کردن) در آغشتن، (کاملا) فرا گرفتن، فزون نشت کردن، متقابلا نفوذ کردن، درهم نشت کردن، در هم خلیدن، داخل هم شدن ...
[نفت] لایه حفاری نشده
صافی، پالونه، صاف کن، اب صاف کردن، پالودن، تصفیه کردن، صاف کردن سایر معانی: (اسباب تصفیه ی آب و گاز و هوا) پالونه، پالاوان، بیزه، فیلتر، پرویزن، پا لایه، پالاگر، مشتوک، (نور - فیزیک) برق پال ...
هجوم کردن در، ول نکردن، فراوان بودن در سایر معانی: (به تعداد زیاد هجوم آوردن و یا به طور زیان آور ساکن شدن در جایی) هجوم آوردن، (به ویژه در مورد حشرات یا چیزهای ناخوشایند و انگل) فرا گرفتن، ...
حمله کردن بر، تجاوز کردن، تهاجم کردن، هجوم کردن، تاخت و تاز کردن در سایر معانی: مورد تاخت و تاز قرار دادن، (با جنگ و قشون) گرفتن، تجاوز (نظامی) کردن، برتاختن، تاخت و تاز کردن، دست یازی کردن، ...
نیزه، سخمه، نیشتر زدن، نیزه زدن سایر معانی: پراندن، افکندن، زوبین، سواره نظام (به ویژه مجهز به نیزه)، هر آلت نیزه مانند: نیزه ی ماهیگیری، نیشتر (lancet هم می گویند)، نیزه پراندن به، ضربت نیز ...
بازرسی با مایع نافذ [جوشکاری و آزمایشهای غیرمخرب] نوعی آزمون غیرمخرب برای آشکارسازی ناپیوستگیهای سطح در آن که با بهکارگیری مایع نفوذکننده و برداشتن مازاد آن، حفرهها و ...
واژههای مصوب فرهنگستان
بازرسی با مایع نافذ [خوردگی] نوعی آزمون غیرمخرب برای آشکارسازی ناپیوستگیهای سطح در آن که با بهکارگیری مایع نفوذکننده و برداشتن مازاد آن، حفرهها و ترکها با استفاده از ...
سیر کردن، اغشتن، اشباع کردن سایر معانی: سیرا کردن، مالامال کردن، سرشار کردن، انباردن، آغشتن، خیس کردن یا شدن، (شیمی) اشباع کردن یا شدن، اشتباه کردن [کامپیوتر] اشباع شدن [برق و الکترونیک] اشب ...
موشکافی کردن، مورد مداقه قرار دادن، بدقت بررسی کردن سایر معانی: (با دقت) نگریستن، وارسی کردن، پشت و روی چیزی را امتحان کردن، (دقیقا) معاینه کردن، خواندن، ژرف نگری کردن