معنی

هجوم کردن در، ول نکردن، فراوان بودن در
سایر معانی: (به تعداد زیاد هجوم آوردن و یا به طور زیان آور ساکن شدن در جایی) هجوم آوردن، (به ویژه در مورد حشرات یا چیزهای ناخوشایند و انگل) فرا گرفتن، درآلودن، پربودن از، انگل شدن

دیکشنری

آلودگی
فعل
infestهجوم کردن در
infestول نکردن
infestفراوان بودن در

ترجمه آنلاین

آلوده کردن

مترادف

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.