[ریاضیات] ماتریس های مبلغ دریافتی-پرداختی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[آمار] جدول پرداختها
عواقب بعدی، پسایند سایر معانی: پیامد، نتیجه (به ویژه نتیجه ی ناخوشایند)، (کشاورزی) پس چین، محصول ثانوی
اوج، قله، راس، منتها درجه، باوج رسیدن سایر معانی: (ادبیات و معانی بیان) یک سلسله استعاره یا اندیشه و غیره که به ترتیب تصاعدی ردیف شده باشند (مثلا از کم اهمیت تر به پر اهمیت تر)، آخرین و مهمت ...
انحراف، فساد، چرک سایر معانی: تباهی، پوسیدگی، بدکاری، فساد اخلاقی، هرزگی، پتیارگی، گمراهی، ضلالت، فاوایی، نادرستی، رشوه خواری، هرچیز فاسد شده (به ویژه واژه و متن)، مسخ، تحریف، (سخن یا نوشتار ...
نتیجه، عاقبت، پی امد، بر امد، حاصل سایر معانی: درآیند، برآمد، بازده [صنعت] خروجی، برآمد [ریاضیات] برآمد، پیشامد ساده، رویداد، پی آمد، نتجیه، حاصل، برآمد، رویداد [آمار] برآمد [بهداشت] پیامد ...
خون بها، فدیه، فدا، جزیه، فدیهدادن، ازادی کسی یا چیزی را خریدن سایر معانی: سربها، سر خرید، سرگزیت، باج، مبلغ سربها یا باج، (با دادن سربها یا باج) آزاد کردن، رهانیدن، رستگار کردن، از گناه رها ...
پایانه، ایستگاه نهایی سایر معانی: ته، نوک، پایانجا، پایانگاه، انتها، آخر، حد، مرز، ستون مرزنما، علامت مشخص کننده ی حدود و ثغور، مقصد، هدف، (انگلیس - اتوبوس و ترن و غیره) ترمینال، آخر خط، ایس ...
خلاصه، نتیجه، سرانجام، حاصل، اخرین شماره سایر معانی: پیامد
اوج، قله، سمتالراس، بالاترین نقطه آسمان سایر معانی: برین گاه، (از ریشه ی عربی: سمت)، بالاترین نقطه اسمان [عمران و معماری] سمت الراس - اوج [برق و الکترونیک] اوج، اوج آسمان [زمین شناسی] سمت ال ...