برونشارش [علوم جَوّ] جریان خروجی از تنگه یا گذرگاه
واژههای مصوب فرهنگستان
ریزش، جریان، بیرون ریزی، به بیرون جاری شدن سایر معانی: برون ریزش، جریان به سوی خارج، خروج، برون رفت، هرچیز برون ریزی شده، طغیان [عمران و معماری] جریان خروجی - دبی خروجی [زمین شناسی] جریان خر ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جت برونشارشی [علوم جَوّ] جت شبانۀ هوای سردی که از دهانۀ درّه یا ژرفدرّه در هنگام ورود به دشت خارج میشود|||متـ . جت برونشارشی درّه valley outflow jet||| جت خروجی exit ...
[حسابداری] جریان خروج وجه نقد
[زمین شناسی] تنظیم ذخیره خروجی
ریزش، اضافه، تظاهر، فوران، جریان بزور سایر معانی: برون تراوی، برون شارندگی، برون ریزش، (نگارش یا سخن - بیان پر احساس و بی پروا) سرشارگویی، سرشار نویسی، برون ریزی احساسات، (پزشکی - ریزش خون و ...
بیرون ریزش، بیرون روان شدن، بیرون ریختن سایر معانی: برون ریز، برون ریزش، فوران، خروج
جریان خروجی از تنگه یا گذرگاه [علوم جَوّ]
← جت برونشارشی [علوم جَوّ]