outflow
معنی
ریزش، جریان، بیرون ریزی، به بیرون جاری شدن
سایر معانی: برون ریزش، جریان به سوی خارج، خروج، برون رفت، هرچیز برون ریزی شده، طغیان
[عمران و معماری] جریان خروجی - دبی خروجی
[زمین شناسی] جریان خروجی
[ریاضیات] جریان
[نفت] برون ریزی
[آب و خاک] جریان خروجی
سایر معانی: برون ریزش، جریان به سوی خارج، خروج، برون رفت، هرچیز برون ریزی شده، طغیان
[عمران و معماری] جریان خروجی - دبی خروجی
[زمین شناسی] جریان خروجی
[ریاضیات] جریان
[نفت] برون ریزی
[آب و خاک] جریان خروجی
دیکشنری
خروج
اسم
current, flow, stream, course, going, outflowجریان
outflow, explosionبیرون ریزی
abscission, pour, infusion, inset, downfall, outflowریزش
فعل
outflowبه بیرون جاری شدن
ترجمه آنلاین
خروجی