سوء استفاده، بد رفتاری، بد بکار بردن سایر معانی: غلط استعمال کردن، نابجا بکار بردن، سواستفاده کردن، استفاده ی نابجا کردن، سوکاربرد، بدکاربرد، کاربرد غلط، استعمال نادرست، حیف و میل ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
آش شله قلمکار، هرچیز قاتی پاتی، جورواجور
حالت، مزاج، حال، مشرب، وجه، خاطر، حوصله، قلق سایر معانی: وضع، حالت (فکری یا احساسی یا روحی)، خلق، خو، روحیه، دل و دماغ، ویر، (جمع) خشم، اعراض، تلون روحیات، (دستور زبان) وجه، سردماه [سینما] ح ...
حرکت، جنبش، پیشنهاد، تکان، سیر، ژست، جنب وجوش، پیشنهاد کردن، اشاره کردن سایر معانی: جنب، میل، خواست، (در گردهمایی ها و غیره) پیشنهاد، طرح، (حقوق) درخواست از دادگاه (برای صدور حکم و غیره)، اش ...
(زیست شناسی) نوک تیز، تیزنوک
جیبه عرفانی، جذبه و شهرت معنوی سایر معانی: ابهت، راز و رمز، رازگونگی، جذبه
خوگیری، قبول تابعیت سایر معانی: قبول تابعیت، خوگیری
خود سری سایر معانی: شیطنت بدذاتی، شرارت، نافرمانی، فضولی
مایل دریایی (برابر با 1852 متر)، میل دریایی انگلیس معادل 0806 فوت، میل دریایی امریکامعادل 02/0806 فوت [برق و الکترونیک] مایل دریایی معیار اندازه گیری طول برابر با 1 دقیقه از قوس روی سطح زمین ...
غیبگویی سایر معانی: سحر وجادو، جادوگری، غیبگویی از طریق ایجاد رابطه با مردگان
کینه جویی، انتقام، قصاص سایر معانی: (اسطوره ی یونان) الهه ی انتقام، نمسیس، سزا، بادافره، کیفر، مکافات، انتقام گیر، سزادهنده، کیفربخش، الهه انتقام
تکان سر، تکان دادن سر بعلامت توافق، سرتکان دادن، با سر اشاره کردن سایر معانی: (به نشان رضایت یا سلام یا امر یا دعوت و غیره) سرتکان دادن، سرجنباندن، چرت زدن، (از شدت خواب) سرخم کردن، پینکی زد ...