[حسابداری] میثاقهای تعدیل کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اثر، اثر کردن بر، تغییر دادن، متاثر کردن، وانمود کردن، دوست داشتن، تمایل داشتن، تظاهر کردن به سایر معانی: تحت تاثیر قرار دادن، اثر کردن، (مهجور) تمایل، ترجیح، ترجیح دادن، عادت (به پوشیدن) دا ...
اصلاح کردن، تغییر دادن، عوض کردن، دگرگون شدن، تغییر یافتن، دگرگون کردن، جرح و تعدیل کردن سایر معانی: (جزئیات ولی نه کلیات را) عوض کردن، دگراندن، دستکاری کردن، دگروار کردن، (خیاطی) بازدوزی کر ...
متنوع کردن، گوناگون ساختن سایر معانی: گوناگون کردن، جور واجور کردن، تنوع بخشیدن به، چندسان کردن، چندگونه کردن، (سرمایه گذاری یا مطالبات و غیره) میان چندین شرکت (یا فعالیت و غیره) پخش کردن، ( ...
انحراف، برگشتگی، برگردانی، سوء تعبیر، قلب عبارت، معکوس کردن، بالعکس کردن سایر معانی: وارون کردن، وارونه کردن، قلب کردن، پس و پیش کردن، واژگون کردن، نگون کردن، نگونسار کردن، برگرداندن، دمرو ک ...
تخفیف دادن، خرد کردن، خرد ساختن، سبک کردن، تسکین دادن سایر معانی: ملایم کردن یا شدن، آرام کردن یا شدن، تخفیف یافتن، تسکین دادن یا یافتن، سبک کردن یا شدن، (غلط مشهور) رجوع شود به: (militate ( ...
دستکاری کردن، رتوشه کردن سایر معانی: (عکاسی و نقاشی و غیره) رتوش کردن، رتوش، (عکس) رتوش شده، (نوشته و غیره) حک و اصلاح کردن، ویراستن، حک و اصلاح، ویراستاری، ویرایشگری، درعکاسی رتوشه کردن ...
تغییر شکل دادن، نسخ کردن سایر معانی: (کاملا) دگرگون کردن، عجیب و غریب کردن، نس کردن