طفره رو، مکتب گریز، شاگرد یا ادم طفره رو، از اموزشگاه گریز زدن سایر معانی: از مدرسه فرار کردن، مدرسه گریزی کردن، از مسئولیت شانه خالی کردن، (مهجور) آدم تنبل، کاهل، تنه لش، فراری از مدرسه، (ط ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دانشجوی دوره لیسانس سایر معانی: دانشجوی دانشگاه (دوره ی لیسانس)، وابسته به دانشجویان یا آموزش زیر لیسانس، وابسته به دوره ی لیسانس
شسته نشده، حمام نگرفته سایر معانی: جز ومردم عادی
قیمت یابی کردن، ارزشیابی کردن، تعیین قیمت نمودن، ارزش چیزی رامعین کردن، ارزیابی کردن [حقوق] تقویم کردن، ارزیابی کردن، ارزشیابی کردن
محصول، انگور چینی، فصل انگور چینی سایر معانی: (شراب) سال، فصل انگور، گردآوری انگور (برای شراب سازی)، (شراب) وابسته به سال بخصوص، مرغوب، تاریخ دار، (اتومبیل و غیره) وابسته به دوران یا سال بخص ...
پرهیزگاری، تقوی، پاکدامنی، عفت، هنرنمایی، فضیلت نمایی
شیشه ای، زجاجی، شبیهشیشه سایر معانی: وابسته به یا ساخته شده از شیشه، آبگینه ای، شیشه مانند، زرق و برق [عمران و معماری] شیشه ای [زمین شناسی] شیشه ای - الف) شیشه ای. - ب) به یک فرامینیفر هیالی ...
فاحشه، دختر، دختر دهقان، دختر بازی کردن سایر معانی: (تحقیرآمیز یا مزاح آمیز) دخترک، زن جوان، (قدیمی) دختر دهاتی، (قدیمی) کلفت، مستخدمه، (قدیمی) زن هرزه
شیشهرو [قطعات و اجزای خودرو] قطعهای با مقطع U شکل و عمدتا فلزی در داخل خودرو که شیشه در داخل آن به بالا و پایین حرکت میکند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
لایق، شایسته، خلیق، فرا خور، سزاوار سرزنش، سزاوار، شایان، مستحق سایر معانی: ارزشمند، ارزنده، ارجمند، هژیر، شایگان، گرانمایه، ارزمند، پر ارزش، والا، درخور، دارای استحقاق، محق، (آدم) بزرگ، برج ...
نوعی آزمون آزمایشگاهی برای ارزیابی میزان پذیرفتاری خوردگی یک ماده تحت شرایط واپایی محیط [خوردگی]
آزمایش نرمافزار با اطلاع از ساختار درونی و کُدهای درون برنامه [رایانه و فنّاوری اطلاعات]