valuate
معنی
قیمت یابی کردن، ارزشیابی کردن، تعیین قیمت نمودن، ارزش چیزی رامعین کردن، ارزیابی کردن
[حقوق] تقویم کردن، ارزیابی کردن، ارزشیابی کردن
[حقوق] تقویم کردن، ارزیابی کردن، ارزشیابی کردن
دیکشنری
ارزیابی
ترجمه آنلاین
ارزش گذاری کنید
مترادف
account ، appraise ، assay ، assess ، believe ، budget ، calculate ، calculate roughly ، cast ، cipher ، class ، classify ، compute ، conjecture ، consider ، count ، decide ، deduce ، determine ، enumerate ، evaluate ، examine ، expect ، figure ، form opinion ، gauge ، guess ، guesstimate ، judge ، look into ، look upon ، number ، outline ، plan ، predict ، prophesy ، rank ، rate ، reason ، reckon ، regard ، run over ، scheme ، set a figure ، size up ، sum ، suppose ، surmise ، suspect ، take the measure of ، tax ، think ، think through ، value