بی شکل، بی ریخت سایر معانی: بی دیس، نامشخص، بی سیما، بی صورت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(امریکا - خودمانی - زن) دارای بقچه بندی خوب، کمی چاق ولی خوش هیکل
جرمی که ارتکاب آن باعث آسیب دیدن اخلاق عمومی شود و شامل یکی از سه جرمِ «شروع به ارتکاب جرم» و «توطئه/ دسیسهچینی» و «تحریک به ارتکاب جرم» است که اقداماتی برای ارتکاب سایر جرایم به شمار ...
واژههای مصوب فرهنگستان