آنفلوانزا [پزشکی] عفونت ویروسی بسیار مسری که دستگاه تنفس را مبتلا میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] پودگذار کوچک
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تهمت، اتهام سایر معانی: کیفرخواست، شکایت، ادعانامه، سرزنش، ملامت، حق تهمت
چنگال، چنگ، کلاچ، کلاج، وضع دشوار، چنگ زدن، محکم گرفتن سایر معانی: قاپیدن، قاپ زدن، (با دست یا چنگ) گرفتن، محکم چسبیدن، دست (در رابطه با گرفتن)، (جمع) نفوذ و قدرت، (عامیانه) سر بزنگاه، هنگام ...
شکایت، گله، ناله، ناله کردن، نالیدن سایر معانی: (از شدت درد یا خشم و غیره) غریدن، خروشیدن، زنجیدن، لاییدن، غرغر کردن، (با under) جور کشیدن، ستم دیدن، با ناله گفتن، نالش، صدای سایش و خراش، غژ ...
(جانور شناسی) با قرقره (از تیره ی tetraonidae)، سیاه خروس، (عامیانه)، شکایت کردن، غرزدن، با قرقره، نوعی رنگ قهوه ای
[عمران و معماری] کفشک
تنفر، نفرت، ستیز، دشمنی، اکراه، غل، عداوت کردن، تنفر داشتن از، نفرت داشتن از، کینه ورزیدن، مشمئز شدن، بیزار بودن سایر معانی: نفرت داشتن، متنفر بودن، دشمنی ورزیدن، احساس خصومت کردن، کینه داشت ...
رنج، زحمت، درد، تیر، تیر کشیدن، درد کشیدن، درد دادن سایر معانی: (در اصل) تنبیه، گوشمالی، کیفر، الم، آزار، محنت، (جمع) درد زایمان، (جمع) کوشش بسیار، سعی بلیغ، (خودمانی) درد سر، مایه ی رنج، سر ...
شکایت، پروتست، واخواست رسمی، اعتراض، اعتراض کردن، واخواست کردن سایر معانی: واخواهی، بازخواست، پرخاش، چخش، واسرنگ، (با تاکید یا اطمینان) گفتن، اصرار کردن، واسرنگیدن، تاکید کردن، بازخواست کردن ...
ادعا، اعتراض، اظهار جدی، واخواهی سایر معانی: اظهار موکد، فاشگویی، اصرار، واسرنگش، تصریح
دفع، وازنش، تنفر، بیزاری، رد