اب فلزی دادن، ابکاری فلزی کردن، با برق اب طلا یا نقره دادن به سایر معانی: به جنب و جوش انداختن، به هیجان آوردن، (با جریان برق) آب طلا یا نقره دادن، روی اندود کردن، گالوانیزه کردن، فلز اندود ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رویاندود [مهندسی مواد و متالورژی] ویژگی فلزی، معمولا آهن، که با غوطهوری در حمام مذاب، با فلز روی پوشش داده شده باشد
واژههای مصوب فرهنگستان
با برق آب طلا یا نقره دادن به، آب فلزی دادن، ابکاری فلزی کردن [عمران و معماری] روی اندود - گالوانیزه
پوشش رویاندود [خوردگی] پوششی از جنس روی خالص که به روشهای مختلف مانند غوطهوری داغ یا نهشت برقکافتی یا مکانیکی ایجاد میشود ...
آهن سفید [شیمی] ورقۀ آهن رویاندودشده
[عمران و معماری] لوله گالوانیزه
گالوانیزه کننده
علوم مهندسى : گالوانیزه کردن در حالت سرد
علوم مهندسى : گالوانیزه کردن گرم
استنشاق کردن، القاء کردن، الهام بخشیدن، دمیدن در، در کشیدن نفس، نفس عمیق کشیدن، سر غیرت اوردن سایر معانی: فرتابی کردن، به دل افکندن، درون انگیزی کردن، موجب شدن، ایجاد کردن، سبب شدن، شایع کرد ...
تحریک کردن، انگیختن، تهییج کردن سایر معانی: انگیزاندن، برانگیختن، تشویق و ترغیب کردن، انگیزه ی چیزی بودن [ریاضیات] انگیختن، برانگیختن
جان دادن به، روح بخشیدن، زنده شدن، تسریع شدن، تخمیر کردن، زنده کردن سایر معانی: زنده کردن یا شدن، جان تازه بخشیدن، احیا کردن یا شدن، به رواگ (رواج) در آوردن، برانگیختن، انگیزاندن، تحریک کردن ...