galvanized
معنی
با برق آب طلا یا نقره دادن به، آب فلزی دادن، ابکاری فلزی کردن
[عمران و معماری] روی اندود - گالوانیزه
[عمران و معماری] روی اندود - گالوانیزه
دیکشنری
گالوانیزه
فعل
galvanizeاب فلزی دادن
galvanize, plateابکاری فلزی کردن
galvanizeبا برق اب طلا یا نقره دادن به
ترجمه آنلاین
گالوانیزه