دروغ گفتن، گپ زدن، پرگفتن سایر معانی: وراجی کردن، یاوه گفتن، زیاده گویی، پرگویی، ور ور، حرف مفت، دروه گفتن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قواره [حملونقل ریلی] دروازهای با عرض و ارتفاع معین که حد مجاز عرض و ارتفاع وسیلۀ نقلیۀ ریلی را تعیین میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
پرحرف، وراج، یاوه گوی، زیاده سخن، زیاده سخن a gabby colleague یک همکار روده دراز
خط جان پناهی که ازسبدهای خاک درست میکنند
سه گوشی کنار شیروانی، دیوار کناری سایر معانی: سه گوشی دیوار (زیر شیروانی)، سه گوشی ساختمان (شامل شیروانی و دیوار سه گوش و فضای درون آن)، دیوار زیر شیروانی، دیوار عقب ساختمان، (معماری) آرایش ...
شیروانی، پشت بام شیروانی دار سایر معانی: بام شیروانی [عمران و معماری] شیروانی - بام دو شیب - بام جناقی - بام شیبدار
[عمران و معماری] دیوار لچکی - دیواره کناری
پنجره ی زیر بامی که به شکل 8 است، پنجره ی زیر شیروانی
دارای ارایش سه گوش سایر معانی: دارای ارایش سه گوش در ساختمان
مجسمه ساز آمریکایی (متولد روسیه)
کشور گابن (واقع در غرب افریقا - سابقا متعلق به فرانسه بود)
cuspidor : تف دان، سلف دان، خلط دان