معنی
دروغ گفتن، گپ زدن، پرگفتن
سایر معانی: وراجی کردن، یاوه گفتن، زیاده گویی، پرگویی، ور ور، حرف مفت، دروه گفتن
سایر معانی: وراجی کردن، یاوه گفتن، زیاده گویی، پرگویی، ور ور، حرف مفت، دروه گفتن
دیکشنری
گچ
فعل
lie, gab, fib, prevaricate, belie, weaselدروغ گفتن
chat, gabگپ زدن
gabپرگفتن
ترجمه آنلاین
گاب
مترادف
blab ، blather ، chat ، chitchat ، gossip ، idle talk ، loquacity ، palaver ، prattle ، small talk ، talk ، tongue wagging ، tête à tête ، yak ، yakkety yak