[نساجی] فیلامنت پروفیلی ریسیده شده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[پلیمر] اکسترودر سنبه ای، اکسترودر پیستونی
[پلیمر] اکسترودر دو پیچه
1- (عامیانه) بیرون کردن، اخراج کردن، 2- (فوتبال) توپ را به خارج از زمین بازی زدن [نفت] شروع انحراف
اصرار کردن، پیش امدگی داشتن، جلو آمدن سایر معانی: جلو امدن، متحمل شدن
دور انداختن، چیز بی مصرف، چیز دورانداخته، چیز دورانداخته سایر معانی: 1- دور انداختن 2- حرام کردن، به هدر دادن 3- به بطالت گذراندن، اشغال، چیز دورانداخته، چیز بی مصرف، دور انداختنی، یکبار مصر ...