توضیح، شرح، بیان، تشریح
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(فرانسه - به ویژه در ادبیات) توضیح وتفسیر متن، متن نمایی، نوشتارواگشایی
تعریف، تعیین سایر معانی: معنی، چم، تعیین (حدود چیزی)، شرح، بیان، توضیح، روشن سازی، شناسایی، شناسانش، (ضریب قدرت عدسی و عینک) قدرت، (عکس و غیره) میزان وضوح، میزان آشکاری، روشنی [سینما] کیفیت ...
مقاله، تالیف، انشاء سایر معانی: اقدام کردن به، کوشیدن، سعی کردن، امتحان کردن، امتحانا انجام دادن، جستار کردن، کوشش، پردازش (به کاری)، مبادرت، رساله، انشا (نوشته ی کوتاه که بیانگر اندیشه و سل ...
شرح، تفسیر، بیان، تقریر، عرضه، نمایشگاه سایر معانی: شرح مفصل، برون گذاشت، تفصیل، توضیح، دیماس [سینما] برخورد دراماتیک - معرفی - مقدمه چینی