[برق و الکترونیک] اعوعاج برش اوج
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] اعوجاج مدوله سازی متقابل RF اعوجاج مدوله سازی متقابل که از طبقات RF گیرنده شروع می شود .
[زمین شناسی] واپیچش روبشگر، کژتابی روبشگر - واپیچش هندسی که ویژگی تصویرهای رویشگر است. مقیاس تصویر در جهت موازی با جهت پرواز هواپیما یا ماهواره (سفینه) ثابت است. اما عمود بر این جهت، مقیاس ت ...
[برق و الکترونیک] اعوعاج صوت
[برق و الکترونیک] اعوجاج مارپیچی، اعوجاج s اعوجاجی که در آن گردش تصویر با فاصله از محور تقارن سیستم نوری دوربین یا لامپ تصویری دارای کانونی سازی مغناطیسی تغییر می کند . [برق و الکترونیک] اعو ...
[شیمی] واپیچش چهار گوشه ای
[برق و الکترونیک] اعوجاج هماهنگ کل نسبت مقدار ولتاژ RMS همه ی هماهنگهای موجود در خروجی سیستم صوتی به کل ولتاژ RMS خروجی، به ازای ورودی سینوسی خالص، که به صورت درصد بیان می شود هرچه این درصد ...
کاریکاتور، ادمک، کاریکاتور ساختن سایر معانی: کاریکاتور (تقلید غلو آمیز شکل یا سبک نگارش و غیره)، کاریکاتور درست کردن، کاریکاتور کشیدن، هنر کاریکاتور سازی
ابهام، طفره، دروغ سایر معانی: دروه
مبالغه، گزاف گویی، اغراق، غلو، صنعت اغراق سایر معانی: (ادبیات) اغراق، گزافه، لاف، اغراق گویی، بدیع مبالغه، بدیع صنعت اغراق
دندانه دار بودن، ناهمواری، بریدگی
اظهار غلط سایر معانی: اظهار غلط [حقوق] اظهار خلاف واقع، قلب واقعیت