hyperbole
معنی
مبالغه، گزاف گویی، اغراق، غلو، صنعت اغراق
سایر معانی: (ادبیات) اغراق، گزافه، لاف، اغراق گویی، بدیع مبالغه، بدیع صنعت اغراق
سایر معانی: (ادبیات) اغراق، گزافه، لاف، اغراق گویی، بدیع مبالغه، بدیع صنعت اغراق
دیکشنری
هیپربول
اسم
exaggeration, hyperbole, extravaganza, overstatementاغراق
exaggeration, hyperbole, pretentiousness, bombast, grandiloquence, tympanyمبالغه
exaggeration, hyperbole, overstatementغلو
bounce, extravaganza, verbosity, hyperbole, grandiloquence, magniloquenceگزاف گویی
hyperboleصنعت اغراق
ترجمه آنلاین
هایپربولی
مترادف
PR ، amplification ، big talk ، coloring ، distortion ، embellishment ، embroidering ، enlargement ، hype ، laying it on thick ، magnification ، metaphor ، mountain out of molehill ، overstatement ، tall talk