equivocation
/ɪkwɪvəˈkeɪʃn̩/

معنی

ابهام، طفره، دروغ
سایر معانی: دروه

دیکشنری

تعصب
اسم
ambiguity, obscurity, equivocation, haze, fog, mistابهام
lie, false, falsehood, untruth, fiction, equivocationدروغ
subterfuge, evasion, avoidance, runaround, elusion, equivocationطفره

ترجمه آنلاین

ابهام

مترادف

متضاد

واژه‌های مشابه

پیشنهاد شما

کاربر گرامی، می‌توانید پیشنهاد خود را در مورد این واژه ارسال نمایید.