رفع کننده ادعا یا مسئولیت سایر معانی: انکار، ناهستویی، ارندان، (حقوق) ترک دعوی، انصراف (از ادعا و غیره)، برگاشت [کامپیوتر] رفع کننده ی مسئولیت - جمله ای که فردی را از مسئولیتی مبرا می کند. د ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
انکار، رد، تکذیب، عدم پذیرش، حاشا سایر معانی: ناخستویی، واسرنگیدن، ارندان، پرده پوشی، ناپذیرایی، عاق سازی، دست رد (بر سینه ی کسی) زدن، پس زدن، روگردانی، رجوع شود به: self-denial [ریاضیات] ضد ...
انکار کردن، رد کردن، نقض کردن سایر معانی: (حرف خود را) پس گرفتن، عدول کردن، رویگردانی کردن، زیرقول خود زدن، پیمان شکنی کردن، منکر شدن (در مقابل affirm)، نق کردن [حقوق] انکار کردن، از رضای ت ...
رد کردن سایر معانی: (مسئولیت یا اطلاع قبلی یا توافق قبلی و غیره) انکار کردن، حاشا کردن، ارندان کردن، انکار، نفی [حقوق] رد کردن، انکارکردن، تکذیب کردن، صرفنظر کردن (اقدام وکیل را) غیر مجاز اع ...
ترک دعوی، چشم پوشیدن از، واگذار کردن سایر معانی: ترک ادعا، گذشتن از حق خود [حقوق] واگذار کردن، بری الذمه کردن، ترک دعوی، اعراض از ادعا یا حق مالکیت، امضاء سند ابراء، سند ابراء ...
انکار کردن، بخطای خود اعتراف کردن، حرف خود را رسما پس گرفتن، گفته خود را تکذیب کردن سایر معانی: (معمولا جلوهمگان) پوزش خواهی کردن، استغفار کردن، توبه کردن، (حرف یا ادعای خود را) پس گرفتن [حق ...
رد، امتناع، روگردانی، سر پیچی، استنکاف، اباء سایر معانی: خودداری، ابا، وازنش، قبول نکردن، رد کردن، ناپذیرش، رجوع شود به: option [عمران و معماری] واپس
انصراف سایر معانی: انصراف
انکار کردن، منکر شدن، رد کردن سایر معانی: حاشا کردن، زیر (چیزی) زدن، باطل شمردن، نپذیرفتن، شانه خالی کردن، (ازدواج یا نامزدی را) لغو کردن، به هم زدن، جدا شدن [حقوق] رد و نفی کردن، انکار کردن ...
ابطال، الغا، لغو کردن سایر معانی: (قانون یا گواهینامه و غیره) باطل کردن، الغا کردن، ناارج کردن، ناهوده کردن، فسخ کردن، به هم زدن، مانع شدن [حقوق] فسخ کردن، باطل کردن، لغو کردن، رجوع کردن ...